- نامه ها
- به معاويه
به معاويه
«981»
(49) (و من كتاب له ( عليه السلام )) (إلى معاوية أيضا) أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الدُّنْيَا مَشْغَلَةٌ عَنْ غَيْرِهَا وَ لَمْ يُصِبْ صَاحِبُهَا مِنْهَا شَيْئاً إِلَّا فَتَحَتْ لَهُ حِرْصاً عَلَيْهَا وَ لَهَجاً بِهَا وَ لَنْ يَسْتَغْنِيَ صَاحِبُهَا بِمَا نَالَ فِيهَا عَمَّا لَمْ يَبْلُغْهُ مِنْهَا وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ وَ نَقْضُ مَا أَبْرَمَ وَ لَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ وَ السَّلَامُ .
ص982
از نامه هاى آن حضرت عليه السّلام است نيز به معاويه (كه او را پند مى دهد) 1- پس از ستايش خدا و درود بر حضرت مصطفى، دنيا (براى انسان) جاى سرگرم كردن و بازداشتن است از غيرش (آخرت) و دنيا خواه از چيز دنيا بهره نمى برد مگر حرص و شيفتگيش بر آن افزون مى گردد (هر چه بيابد بهره نبرده آرزوى بيشتر كند) و دنيا خواه بآنچه (كالاى دنيا) كه در آن يافته هرگز بى نياز نگردد از آنچه (نعمتهاى آخرت) را كه از آن بدست نياورده در صورتيكه پس از گرد آوردنش جدائى، و پس از استوار كردنش شكست و برهم ريختنى است، 2- و اگر از آنچه گذشته (از عمر خودت يا پيشآمدهاى روزگار) پند گيرى در باقى مانده خود را نگهداشته بهره مند خواهى شد، و درود بر آنكه شايسته است.
- 1 . به مردم كوفه
- 2 . قدردانى از اهل كوفه
- 3 . به شريح قاضى
- 4 . به يكى از فرماندهانش
- 5 . به اشعث بن قيس
- 6 . به معاويه
- 7 . به معاويه
- 8 . به جرير بن عبدالله البجلى
- 9 . به معاويه
- 10 . به معاويه
- 11 . به گروهى از سپاهيان
- 12 . به معقل بن قيس الرياحى
- 13 . به دو نفر از اميران لشکر
- 14 . به سپاهيانش
- 15 . راز و نياز با خدا
- 16 . به يارانش وقت جنگ
- 17 . در پاسخ معاويه
- 18 . به عبدالله بن عباس
- 19 . به يكى از فرماندهان
- 20 . به زياد بن ابيه
- 21 . به زياد بن ابيه
- 22 . به ابن عباس
- 23 . پس از آنكه ضربت خورد
- 24 . وصيت درباره دارايى خود
- 25 . به مامور جمع آورى ماليات
- 26 . به يكى از مامورانش
- 27 . به محمد بن ابوبكر
- 28 . در پاسخ معاويه
- 29 . به مردم بصره
- 30 . به معاويه
- 31 . به امام حسن مجتبى علیه السلام
- 32 . به معاويه
- 33 . به قثم بن عباس
- 34 . به محمد بن ابى بكر
- 35 . به عبدالله بن عباس
- 36 . به عقيل
- 37 . به معاويه
- 38 . به مردم مصر
- 39 . به عمروعاص
- 40 . به يكى از كارگزاران خود
- 41 . به يكى از كارگزارانش
- 42 . به عمر بن ابى سلمه
- 43 . به مصقله بن هبيره
- 44 . به زياد بن ابيه
- 45 . به عثمان بن حنيف
- 46 . به يكى از فرماندهان خود
- 47 . وصيت به امام حسن و حسين علیهما السلام
- 48 . به معاويه
- 49 . به معاويه
- 50 . به اميران سپاه خود
- 51 . به ماموران ماليات
- 52 . به فرمانداران شهرها
- 53 . به مالك اشتر نخعى
- 54 . به طلحه و زبير
- 55 . به معاويه
- 56 . به شريح بن هانى
- 57 . به مردم كوفه
- 58 . درباره جنگ صفين
- 59 . به اسود بن قطبه
- 60 . به فرماندارانى كه ارتش ...
- 61 . به كميل بن زياد
- 62 . به مردم مصر
- 63 . به ابوموسى اشعرى
- 64 . به معاويه
- 65 . به معاويه
- 66 . به عبدالله بن عباس
- 67 . به قثم بن عباس
- 68 . به سلمان فارسى
- 69 . به حارث همدانى
- 70 . به سهل بن حنيف
- 71 . به منذر بن الجارود
- 72 . به عبدالله بن عباس
- 73 . به معاويه
- 74 . پيمان ميان ربيعه و يمن
- 75 . به معاويه
- 76 . به عبدالله بن عباس
- 77 . به عبدالله بن عباس
- 78 . به ابوموسى اشعرى
- 79 . به سرداران سپاه